صفت واژه یا گروهی از واژههاست كه درباره اسم توضیح داده و یكی از خصوصیات اسم را از قبیل حالت، مقدار، شماره و مانند آن بیان میكند.در ادامه به معرفی آنها خواهیم پرداخت. هرماه نه قلم باشید.
صفت از نظر مفهوم به انواع زیر تقسیم میشود:
- بیانی
- اشارهای
- شمارشی
- پرسشی
- تعجبی
- مبهم
صفت بیانی
چگونگی و خصوصیات اسم را مانند رنگ، جنس، شکل، وضع، حجم، مقدار، ارزش و جز آن را می رساند.
انواع صفت بیانی
صفت بیانی شامل پنج گونه است:
- صفت ساده
- صفت فاعلی
- صفت مفعولی
- صفت نسبی
- صفت لیاقت
صفت اشاره
در اصل دو لفظ "این" و "آن" هستند که همراه اسم می آیند. گاهی این صفت ها با کلمات دیگری ترکیب شده و صفت های اشاره مرکب می سازند.
باید توجه نمود که اگر این کلمات با اسم همراه نشوند، جزء ضمایر اشاره اند.
این صفت ها جزء صفت های پیشین دسته بندی می شوند:
همین، همان، چنین، چنان، این گونه، این سان، این طور، این چنین، این اندازه، این قدر، این همه، همین قدر، همین اندازه.
مثالها:
اینگونه دلاوری ها در خور اوست.
این مطلب اشتباه است.
این قدر پول از کجا آوردهای؟
صفت های اشاره بدون کسره به اسم بعد از خود متصل می شوند.
صفت شمارشی
بیانگر شماره و تعداد چیزی است. صفت های شمارشی به چهارگونه اند:
صفت شمارشی اصلی
اعدادی که بدون افزودن پیشوند یا پسوندی، شماره معدود خود را بیان می کنند. عموماً به صورت پیشین به کار می رود.
مثالها:
چهار کتاب فوق، اثر جامی است.
هفتصد سال از مرگ مولانا می گذرد.
چهارده فروردین تاریخ آغاز به کار دانشگاه است.
صفت شمارشی ترتیبی
بیانگر ترتیب قرار گرفتن موصوف را میرساند.
این صفت از افزودن "-ُ م" و یا "-ُ مین" به صفت شمارشی اصلی بدست می آید.
مثالها:
در روز ششم، انسان خلق شد.
در سوم ماه گذشته، کجا بودی؟
در سومین روز از بازی های ....
صفت شمارشی کسری
صفتی که یک یا چند جزء از یک یا چند واحد را می رساند. در این صفت ها ابتدا جزء و سپس واحد ذکر می شود.
مثالها:
دو سوم بیماران قلبی، مشکل نارسایی دریچه دارند.
پنج صدم تصادفات ناشی از، خواب آلودگی راننده است.
پنج درصد حیوانات، در حال انقراض هستند.
صفت شمارشی توزیعی
موصوف را به بخش های برابر تقسیم می کند.
مثالها:
یکایک آن ها، از او تشکر کردند.
دوبدو، نزد حاکم رفتند. (در این جمله دوبدو در نقش قیدی است.)
صفت پرسشی
با آن نوع، چگونگی یا مقدار موصوف پرسش میشود. معمولاٌ از نوع صفت های پیشین هستند. باید توجه نمود که اگر این کلمات با اسم همراه نشوند، جزء ضمایر پرسشی اند.
چه، کدام، کدامین، چگونه، چطور، چه جور، چه سان، چندم، چندمین، چند، چه قدر، چه اندازه
مثالها:
کدام ورزش را بیشتر دوست دارید؟
نفر چندم هستی؟
هیچ کسی بهتر از او میشناسی؟
صفت تعجبی
صفتی که همراه اسم آمده و تعجب گوینده از چگونگی یا مقدار موصوف را می رساند. این نوع صفت با تغییر آهنگ گفتار بیان شده و از نوع پیشین است.
مثالها:
چه معرکهای!
عجب هوایی!
صفت مبهم
صفت مبهم صفتى است که یک ویژگى موصوف را به طور نامعیّن نشان مىدهد: چند، بعضى، فلانى، هر، همه، دیگر، هیچ ،هر، همه ، دیگر. این صفت معمولا پیش از موصوف قرار مىگیرد.
مثالها:
حمید امروز چندین کتاب خرید.
انواع صفت از نظر ساخت
صفت ساده
صفتى که قابل تقسیم به «جزءهاى معنىدار» یا «جزءهاى معنىدار و معنىساز» نباشد.
مثالها:
بزرگ، کوچک، خوب.
صفت مرکب
صفتى که از چند جزء معنىدار یا چند جزء معنىدار و معنىساز ترکیب شده باشد.
مثالها:
سنگدل، ششم، (شش + ـُ م) / بخرد (بـ + خرد)/ خوبروی (خوب + روی)
برخى از پسوندهاى سازنده صفت مرکّب از این قرارند: سان، آسا، گونه، گون، فام، دیس، وَش، سار، مان، سیر، بار، وار.
گروه وصفى
صفتى که از یک هسته و یک یا چند وابسته ساخته شده باشد.
مثالها:
نان به نرخ روزخور، خوش آب و رنگ، از جان گذشته.
نکتههایى درباره کاربرد صفت:
- معمولا میان موصوف و صفت کسره مىآید. امّا گاه این کسره حذف مىشود: پدرْبزرگ، آدمْآهنى
- صفت پسین گاه پیش از موصوف مىآید: پیرْمرد، زیبا گل.
روش تشخیص موصوف و صفت از مضاف و مضاف الیه
روش اول: کسره بین دو کلمه را حذف می کنیم سپس بعد از کلمه ی اول ویرگول می گذاریم و در آخر فعل (است) قرارمی دهیم. اگر عبارت معنی داد ترکیب وصفی و اگر معنی نداد ترکیب اضافی است.
روش دوم: به آخر کلمه ی دوم (تر) یا (ترین) اضافه کنید سپس کسره بین دو کلمه را حذف کنید و در آخرعبارت فعل (است) را اضافه کنید اگرعبارت معنی داد ترکیب وصفی است.
مثالها: مادر دلسوز --میشود--> مادر دلسوزتر
از مطالب نه قلم راضی هستید؟ ما را حمایت مالی کنید