مفاهیمی که ثبوت آن برای خداوند موجب نقص، محدود شدن و ضعف مرتبه وجود شود، صفات سلبی است مثل جسمیت، زمان و مکان و صورت.به تعبیر دیگر، صفات سلبی، صفاتی است که از نقص و نیاز ناشی می شود و خداوند از داشتن این صفات مبراست.
مفاهیمی که باعث کمال در خداست، هر چند به غیر خدا هم می شود نسبت داد ولی به خداوند به شرط محدود نبودن نسبت داده می شود، مفاهیم ثبوتی است. مثل حی، قادر، عالم و رازق یا به تعبیر دیگر صفاتی که جنبه کمال دارد و خداوند آن ها را داراست؛ صفات ثبوتی است.
ثنای خداوند به دو شکل انجام می گیرد. تسبیح و تحمید. تسبیح یعنی تنزیه. یعنی ذات خدا را از آن چه که مایه نقص و ضعف اوست، مبرا دانستن و برتر دانستن او از آن چه که در شأن مخلوقات است. مثل خوردن،آشامیدن،جسم بودن. پس کلمه سبحان یعنی من خدا را منزه می دانم از این که جسم باشد، دیده شود، نیازمند باشد، مرکب و دارای اجزاء باشد. یعنی هر چیزی که من می شناسم خداوند از آن برتر و بالاتر و منزه است که شبیه آن ها باشد.